شخصی

خبری

شخصی

خبری

مطالب جالب و خواندنی

چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۱۸ ق.ظ

 

هیچ کس با من در این دنیا نبود

هیچ کس مانند من تنها نبود

هیچ کس دردی ز دردم بر نداشت

بلکه دردی نیز بر دردم گذاشت

هیچ کس فکر مرا باور نکرد

خطی از شعر مرا از بر نکرد

هیچ کس معنای آزادی نگفت

در وجودم رد پایش را نجست

هیچ کس آن یار دلخواهم نشد

هیچ کس دمساز و همراهم نشد

هیچ کس جز من چنین مجنون نبود

در کلاس عاشقی دلخون نبود

هیچ کس دردی نکرد از من دوا

جز خدای من خدای من، خدا

 

                                              *********

من که از عشقت وفا میخواستم

در دلت یک ذره جا میخواستم

چون غریبی ساده و بی ادعا

مثل تو یک آشنا میخواستم

آمدی اما به وقت رفتنت

ماندنت را از خدا میخواستم

من دعا کردم بمانی بیشتر

از تو هم من یک دعا میخواستم

من برای اشک هایم بعد تو

قدر یک دریاچه جا میخواستم

تو با شرم قشنگ عمق چشمانت

مرا وقتی تماشا می کنی عشق است

سکوتی خفته در حجم نفس هایت

محبت را که حاشا می کنی عشق است

چه شد آن وقت دیدارت نمی دانم

همین امروز و فردا می کنی عشق است

تو کز پشت حصار پنجره هر روز

فضای شیشه را  ها  می کنی عشق است

میان کوچه می پاشی نجابت را

دلم را اینچنین تا می کنی عشق است

******** 

ﺭﻧﺞ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮐﻨﺪ

ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻏﻠﺐ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ

ﺭﻧﺞ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭ ﺗﺮ ﮐﻨﺪ

ﭼﻮﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ

ﺭﻧﺞ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﻣﺮﺩﮔﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﻨﺪ

ﺭﻧﺠﺖ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﮑﻦ

ﺭﻧﺠﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻫﻢ ﺑﮑﻦ

ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ

ﻭﻗﺘﯽ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﻮﯼ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﻫﺎ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺩﯾﺪﯼ

ﻣﺄﯾﻮﺱ ﻧﺸﻮ

ﭼﻮﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ

ﺍﺯ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮﯼ

ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ

ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﯾﮕﺮﯼ

ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﺮﻓﺖ

ﺷﮏ نکن

****************

 

ﺧﯿﺎﻃﯽ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ :ﺍﮔﺮ ﺷﺒﻬﺎ ﺟﯿﺒﻬﺎﯼ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻟﺒﺎﺱ

ﻫﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ

ﻣﻦ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺷﯿﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﺭﺍ

ﺍﺯ ﺟﯿﺒﻢ ﺩﺭﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﺐ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﻭ

ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺯﺍﺋﺪﯼ ﻣﺜﻞ ﺧﺮﺩﻩ ﮐﺎﻏﺬ ﻭ ......ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﻄﻞ ﺯﺑﺎﻟﻪ

ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻡ .ﯾﮏ ﺷﺐ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺳﯿﺪ

ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺫﻫﻦ ﻧﯿﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﯿﺐﺑﺎﺷﺪ

ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻃﯽ ﺭﻭﺯ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﺯﺭﺩﮔﯽ؛ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ؛ ﻧﻔﺮﺕ

ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ .ﺍﮔﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﮑﺎﺭ

ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺫﻫﻦ ﺭﺍ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺨﺘﻞ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ

ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ . ﺳﭙﺲ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺫﻫﻦ

ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻟﻪ ﺩﺍﻧﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻧﺪ . ﺑﺎ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺧﻮﺍﺭ

ﺍﺯ ﺫﻫﻦ؛ ﺑﺎﻋﺚ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺭﻫﺎﺷﺪﻥ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺫﻫﻨﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ

ﺭﺍ ﺁﺳﺎﻧﺘﺮ ﮐﻨﯿﻢ.

آرامش بالاترین موهبت الهیست.

 

************************

وفاداری حاکم و سگ

حاکمی   دستور داد ده تا سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را که از او اشتباهی سرزد  جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام اورا بخورند.در یکی از روزها یکی از وزراء رأی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که اورا جلوی سگ ها بیندازند. وزیر گفت ده سال خدمت شما را کرده ام حالا اینطور با من معامله میکنی!

گفت خوب حالا که چنین است ده  روز تا اجرای حکم بهم مهلت بده

حاکم گفت این هم ده روز

وزیر رفت پیش نگهبان سگ ها و وگفت میخواهم به مدت ده  روز خدمت این ها را من بکنم

او پرسید از این کار چه فایده ای می کنی گفت به زودی بتو  میگویم

نگهبان گفت اشکالی ندارد و وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحت برای سگ‌ها از دادن غذا و شستشوی آنها وغیره

ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگ‌ها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و  حاکم هم نظاره گر صحنه هست ولی با چیز عجیبی روبرو شد دید همه سگ ها به پای وزیر افتادند وتکان نمیخورند

حاکم با تعجب پرسید با این سگ ها چکار کردی ؟

جواب داد ده روز خدمت این ها را کردم فراموش نکردند ولی  ده  سال خدمت شما را کردم همه اینها را فراموش کردی. از آنجا که می گویند حرف حساب جواب ندارد  و  حاکم  کمی از منطق سرش می شد خجالت کشید ودستور به آزادی او داد.

                                         ***********

بهترین جواب  بدگوییسکوت

بهترین جواب خشم صبر

بهترین جواب دردتحمل

بهترین جواب تنهاییتلاش

بهترین جواب سختیتوکل

بهترین جواب خوبیتشکر

بهترین جواب زندگیقناعت

بهترین جواب شکستامیدواری

وبهترین جواب به خدا

خدایا  در هر حالی که هستم شکرت

                                                     *************

 

تاریخ تولّدت،مهم نیست

تاریخ " تبلورت " ، مهمّه

اهل کجا بودنت،مهم نیست

اهل و بجا " بودنت، مهمّه

منطقه ی زندگیت،مهم نیست

منطق زندگیت " ، مهمّه

گذشته ی زندگیت،مهم نیست

امروزت مهمّه

که چه گذشته ای واسه فردات می سازی

                                   **************

 

نماز و بزرگی خداوند

در نماز اولین کلمه واجب "الله اکبر" است و آن که خداوند را به بزرگی بشناسد همه چیز را کوچک خواهد دیدآری کسانی که سوار هواپیما می شوند همین که اوج می گیرند خانه های بزرگ زمین و حتی محله ها و شهرها نزد آنان کوچک می شود و هر چه پرواز بالاتر باشد زمین کوچک تر جلوه خواهد کرد.

حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه در بیان صفات متقین می فرمایدهمین که خداوند در چشم مومنین بزرگ شد غیر او هر چه و هر کس باشد کوچک جلوه خواهد کردخداوند بزرگتر از آن است که توصیف شود پس او را به بزرگی بشناسیم.

 

                      ***************

هنگامی که خلقت انسان پایان یافت..تمامی فرشتگان به پای او به سجده افتادندخداوند جهان آفرینش را برای سکون و رزق او قرار داد..و انسان برتری یافت بر بسیاری از آفریده های پروردگارش حال امروز..مقصدمان کجاست؟! عهدمان را فراموش کرده ایم؟همه آرزویشان فرشته بودن است.برتری خودمان را با غرور اشتباه گرفته ایم در مقابل زیبایی های آفرینش به جای شکرگزاری، با غفلت تمام نابودگر شده ایم کمی فکر کنیم.آیا ما لایق سجده فرشتگان هستیم؟

آیا ما همان انسانی هستیم که خداوند با خلقتش بر خود آفرین گفت؟

حواسمان باشد..برای چه کسی سجده میکنیم؟

خدایی که تمام هستی از اوست و از خودمان به ما نزدیک تر است

و یا فرشته ای که نافرمانی کرد و شیطان نام گرفت

و لقد کرمنا بنی ءادم و حملناهم فی البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقناه تفضیلا (اسراء _70) فتبارک الله احسن الخالقین (مومنون_14)

الم اعهد الیکم یا بنی ءادم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین (یس_60)

و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به ی نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید (ق_16)

                                       *************

        درمسلک ما سوخته دلان نیرنگ حرام است   

این بخت،گهی تلخ و گهی نیزبکام است

گرچه ما اهل شب و مسجد تسبیح نباشیم

در مذهب ما حق رفاقت به تمام است

با هر که نشستیم،دل از او نشکستیم

بر جام می و میکده مردانه نشستیم

هر چند که این جام پر از جورو جفا بود

خوردیم،ولی حرمت ساقی نشکستیم، 

 

 ************** 

مشاعره(مشاجره)بسیار زیبا وخواندنی مخصوصاً آخرش .

 

حافظ شیرازی:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 

🌼🌼🌼🌼🌼

 

صائب تبریزی:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را

هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد

نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

 

🍀🍀ا🍀🍀

 

شهریار:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را

هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد

نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را

سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند

نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

🍀🍀ا🍀🍀

 

خانم دریایی:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورده دنیا را

نه جان و روح می بخشم، نه املاک بخارا را

مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟

و خال هندویش دیگر، ندارد ارزشی اصلاً

که با جراحی صورت ،عمل کردند خال ها را

نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پاها را

فقط می خواستند اینها، بگیرند وقت ماها را

🍀🍀ا🍀🍀

 

کامران سعادتمند:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

نه او را دست و پا بخشم، نه شهری چون بخارا را

همان دل بردنش کافی که من را بی دلم کرده

نمی خواهم چو طوطی من، بگویم این غزلها را

غزل از حافظ و صائب و یا دریایی بی ذوق

و یا آن شهریار ترک که بخشد روح اجزا را

میان دلبر و دلدار، نباشد حرفِ بخشیدن

اگر دلداده می باشید، مگویید این سخن ها را

 

💚💚ا💚💚

 

عارف تهرانی:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

شعار و حرف پُر کرده، تمام ادعاها را

یکی بخشیده چون حافظ ، سمرقند و بخارا را

یکی چون صائبِ تبریز ، سر و دست و تن و پا را

از این سو شهریار داده ، تمام روح اجزا را

از آن سو بانو دریایی ، گرفته حال ماها را

سعادتمند شاعر نیز ، فقط گفت و نداد هرگز

نه ملک و نه بخارایی ، نه روح و نه تن و پا را

ولی من می شناسم کس ، که او نه گفت و نه دم زد

بدون حرف عمل کرده ، تمام ادعاها را

کسی که خانمانش را ، رها از بهر جانان کرد

بدون منتی بخشید ، سر و دست و تن و پا را

و او اهسته و آرام ، برای عشق محبوبش

فدا کرده به گمنامی ، تمام روح و اجزا را

اگر خواهی بدانی کیست ، وجودت از سجود اوست

تمامی خودش را داد ، به ما بخشیده دنیا را

نه گفتش ترک شیرازی ، نه گفتش خال هندویش

و او نامش "شهید" است و ، عمل کرد ادعاها را

                                      برای شادی روح تمام شهدا صلوات 

 

 

                                                         *********

 

بزرگی گفت : وابسته به خدا شوید

پرسیدم : چه جوری ؟

گفت : چه جوری وابسته به یه نفر میشی ؟

گفتم : وقتی زیاد باهاش حرف می زنم

زیاد میرم و میام

گفت : آفرین

زیاد با خدا حرف بزن

زیاد با خدا رفت و آمد کن

خدای خوبی داریم

آنقدر خوب که با هر مقدار بار سنگین گناه،

اگر پشیمان شویم و توبه کنیم باز هم مهربانانه ما را می بخشد

و آنقدر بخشنده است که باز فرصت جبران را در اختیارمان می گذارد

آری خدای خوبی داریم

خدایی که مشتاقانه ما را می نگرد

با چنین خدای بخشنده و مهربانی

ناامیدی از درگاهش معنایی ندارد

********

نکته هاى ارزشمند از دکتر افروز استاد ممتاز دانشگاه تهران

خوشبختی یعنى احساس آرامش و نشاط درون،

خوشبختى مسیر است، مقصد نیست،

 افسوس دیروز از دست دادن لحظه هاى ارزشمند امروز است، 

 جستجوى خوشبختى در فرداها هدر دادن فرصت هاى گرانقدر امروز است،

 دیروز تاریخ است، فردا راز ناگشوده، و امروز هدیه دیگرى از خداى مهربان،

 از دیروز باید تجربه آموخت، به فرداى بهتر امیدوار بود، اما قدر امروز را که هدیه خالق هستى است غنیمت دانست

 یادمان باشد که واحد عمر ما روز است، تلاش کنیم روزهاى عمرمان را با آرامش و پویایى، تلاشمدارى و توکل به خداى علیم و حکیم و قدیر پس انداز نماییم

                                               *********

 

چرا وقتی ماشین ات  جوش می آورد ، حرکت نمی کنی ؟

کنار زده و می ایستی ؟

چون ممکن است آتش بگیرد و به خودت و دیگران صدمه بزند

خودت هم همینطوری

وقتی جوش می آوری ، عصبی و عصبانی می شوی.

 در این حال تخته گاز نرو

بزن کنار ، ساکت باش ، و هیچ نگو

وگرنه هم به خودت آسیب میزنی هم به اطرافیان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی